تحولات لبنان و فلسطین

قدس آنلاین/ احمد یوسفی صراف: برخورد یک هواپیمای مسافربری برخاسته از فرودگاه «بوستون» با طبقه‌ هفتاد و پنجم ساختمان شمالی برج‌های دوقلوی مرکز تجارت جهانی، دنیا را مات و مبهوت کرد. انفجارهای نیویورک در محله ‌منهتن در ساعت 45/8 در 11 سپتامبر 2001 (20 شهریور 1380) به وقوع پیوست. در حالی که تعجب همراه با ترس همه را فرا گرفته بود، هواپیمای دوم در ساعت 03/9 به طبقه ‌شصتم برج جنوبی ساختمان‌های دوقلو اصابت کرد.

برخورد نزدیک بهانه ای برای یک دهه چپاول

وحشت آمریکا را فرا گرفته بود که هواپیمای سوم، پس از گذشت 35 دقیقه، ضلع‌جنوبی پنتاگون را منهدم کرد. مدتی بعد اعلام شد که هواپیمای چهارم - که گویا قصد انهدام کاخ سفید یا کنگره‌آمریکا را داشته- در ساعت 10 صبح در پنسیلوانیا سقوط کرده است. اینکه نیروی هوایی آمریکا، آن را ساقط کرده بود یا عامل دیگر باعث سقوط شده بود، روشن نشد.
  نود دقیقه‌بعد، با رسیدن درجه‌حرارت به 800 درجه‌سانتیگراد (درجه‌ذوب فولاد) برج‌ها، به کلی فرو ریختند. اولین هواپیما 80 هزار لیتر و دومی 90هزار لیتر بنزین داشتند. برج‌های  دوقلو با 110 طبقه و 420 متر ارتفاع، شهر عمودی لقب گرفته بودند. روزانه 50 هزار کارمند در آن مشغول به کار بودند که در ساعت ازدحام - با حضور مراجعه کنندگان و جهانگردان - 200 هزار نفر در آن‌ها حضور می‌یافتند. آمار اولیه‌ کشته‌گان، 50 هزار نفر اعلام شد، امّا گزارش‌های بعدی حاکی از پنج تا 6 هزار کشته بود.
تصاویر به جا مانده از یازدهم سپتامبر 2001 آمریکا در ابتدا تأسف آور بود، اما اندکی بعد با مطرح شدن شبهات فراوانی از سوی کارشناسان مختلف از جزئیات حادثه و مرور مکرر ویدیوهای حادثه و نمایش آن از زوایای مختلف، به یک ویدیوی شگفت انگیز و البته سرگرم کننده تبدیل شد. فروریختن برج‌های دو قلو اوج فانتزی ماجرای 11 سپتامبر بود و ساختمان سومی که طبق گزارش‌های رسمی بر اثر آتش سوزی معمولی فرو ریخت.
بگذارید پیش از پرداختن به جزئیات حادثه، کمی موقعیت ساختمان هفت را در مرکز تجارت جهانی بررسی کنیم. مرکز تجارت جهانی در قلب منهتن نیویورک قرار داشت که از هفت آسمان خراش تشکیل می‌شد. ساکنان این ساختمان‌ها برخی از برجسته ترین شرکت‌های تجاری جهان بودند. در این مجتمع برج‌های دوقلو با ارتفاع 400 متر در 106 متری برج هفت با ارتفاع 185 متر قرار داشتند. با این وجود در نظر اول و با توجه به نزدیکی فاصله فروریختن برج‌های دوقلو می‌توانست برج هفت را هم از بین ببرد. شاید به همین دلیل بود که هنگامی که برج شمالی در ساعت 28/10 فرو ریخت، اولین گزارش‌های آتش سوزی به مرکز آتش نشانی منهتن مخابره شد.

  بررسی واقعیت از نگاه متخصصان
تحلیل گران سرعت خرابی این دو برج حادثه ۱۱ سپتامبر در ساعت ۹ و یازده ثانیه را مشکوک می‌دانند و می‌گویند این دو برج با سقوط آزاد فروریخته اند. طبق نظر آن‌ها، سرعت خراب شدن و فرو ریختن دو برج ۱۱ سپتامبر در حالت عادی باید خیلی کمتر می‌بود، زیرا عواملی همچون سرعت هوا و اصطکاک قسمت‌های مختلف ساختمان‌ها در هنگام فروریختن باعث اختلال و کندی فرایند خرابی برج‌ها می‌شود.
اما شاهد بودیم برج‌های حادثه ۱۱ سپتامبر با چنان سرعتی فرو ریختند که گویی نوعی کاتالیزور از درون این فرایند را تسهیل می‌کرد. پروفسورجونز و تعداد دیگری از محققان حقیقت یاب حادثه ۱۱ سپتامبر ابراز می‌کنند که این عامل، بمب‌های جاسازی شده در درون ساختمان بوده اند.
ساختمان ۴۷طبقه ای شماره هفت با ارتفاع صد فوتی با شتاب سقوط آزاد پایین آمد  و مؤسسه ملی استاندارد و فناوری هم پس از تحقیق «پروفسورجونز» و «دیوید چندلر» که خواستار بررسی حادثه ۱۱ سپتامبر شدند , به این موضوع اعتراف کرده است
پروفسور جونز می‌گوید: ریزش ساختمان هفتم با شتاب برابر سقوط آزاد نیازمند است که سازه‌های فولادی این ساختمان از مسیر کنار زده شوند تا سقف ساختمان با این سرعت زیاد پایین آید. سقوط آزاد یعنی جسمی بدون اینکه چیزی سرعتش را کم کند، پایین آید. هنگام ریزش یک ساختمان توده‌های موجود در مسیر باید مسیر سقوط را کند کنند، اما این اتفاق، طبق همان چیزی که مؤسسه ملی استاندارد و فناوری تحلیل و اعتراف می‌کند، برای این ساختمان ۱۰۰فوتی رخ نداد.
پروفسور جونز ادامه می‌دهد: آیا می‌شود تیرهای فولادی و سازه‌های سیمانی مربوط به ساختمانی هشت طبقه با آتش سوزی از بین برود؟ پاسخ خیر است و مؤسسه استاندارد حتی به این پرسش که این همه مواد چطور از مسیر کنار زده شده اند، پاسخ نمی‌دهد، اما مواد منفجره می‌تواند سازه‌های سیمان فولادی را کنار بزند تا سقف با سرعتی معادل سرعت سقوط آزاد پایین آید.

  واکنش رئیس جمهور وقت آمریکا
پس از واقعه 11 سپتامبر بود که جورج بوش اعلام کرد جنگ‌های صلیبی دوباره شروع شده است. وی کشورها را از این پس به دو گروه دوست ایالات متحده و دشمن ایالات متحده تقسیم بندی می کند که هر که با ما نیست، پس بر ماست. از این روی سخن از محور شرارت کرده و کشورهای ایران، کره شمالی و سوریه را به عنوان کشورهای حامی تروریست و نقض کننده منافع دنیای آزاد و جهان غرب معرفی می کند. دو روز پس از انفجارهای 11 سپتامبر، روزنامه هرالدتریبون در مقاله‌ای به قلم جان وینکور نوشت که این حوادث برخورد تمدن‌های اسلامی و غرب را آشکار ساخته است.
اسلام هراسی و اسلام ستیزی توسط امپراتوری‌های خبری و رسانه ای نظام سلطه آن چنان ساماندهی شد که نخست وزیر وقت ایتالیا در اظهاراتی نسنجیده، تمدن غرب را اصیل تر از تمدن اسلامی خواند و مسلمانان را به علت آنچه او فرودستی می نامید، مورد تحقیر قرار داد.
در ادامه این روند، فوکویاما یک ماه پس از حادثه 11 سپتامبر در مصاحبه ای با روزنامه گاردین تأکید کرد که اسلام تنها نظام فرهنگی است که مدرنیته غربی را تهدید می کند. او تصریح کرد که آمریکا می تواند برای شکستن مقاومت کشورهای اسلامی در برابر مدرنیته، از توان نظامی خود استفاده کند.
در همین رابطه ویلیام کوهن، وزیر دفاع اسبق آمریکا و از استراتژیست‌های برجسته این کشور اعلام داشت، جنگ آمریکا و متحدانش با اسلام، جنگ چهارم جهانی است. وی جنگ جهانی سوم را دوران جنگ سرد و به مدت 45 سال می داند و جنگ جهانی چهارم را هم نبرد بین تمدن غرب و اسلام معرفی می کند.

  بازتاب 11 سپتامبر در افکار عمومی آمریکا
حادثه‌11سپتامبر، ظرف 200 سال گذشته در ایالات متحده، حادثه‌ای بی‌سابقه معرفی شد؛ زیرا در آن سال‌ها نه تنها به خاک ایالات متحده حمله‌جدی نشده بود، بلکه تهدید مهمی هم در میان نبود. آمریکا در 11 سپتامبر – در کمتر از یک ساعت – بیش از یک دهم جنگ 10 ساله‌ ویتنام کشته داد؛ علاوه بر آن توان تروریست‌ها در استفاده از هواپیماها و سلاح‌های شیمیایی و میکروبی، موجی از نگرانی برانگیخته بود. راسل – یک دهه قبل – هشدار داده بود که اگر رودخانه «می‌سی‌سی‌پی» با گازهای شیمیایی و میکروبی آلوده شود، چه خواهد شد؟
مسلمانان، متهم اصلی این ماجرا معرفی شدند و اسلام هراسی با شتاب بیشتر دنبال شد. در این شرایط هر اقدامی از سوی دولتمردان آمریکا مشروع ارزیابی می‌شد. طرح آمریکا بسرعت پس از این ماجرا و چند رویداد ساختگی دیگر در همان روز مثل اصابت هواپیما به پنتاگون یا سقوط هواپیمای دیگر در ایالت پنسیلوانیا آغاز شد. تسلط بر خاورمیانه در کمتر از یک ماه پس از 11 سپتامبر یعنی در هفت اکتبر 2001 در حمله به افغانستان کلید خورد و با فاصله کوتاهی به عراق کشید و عراق هم اشغال شد. قرار بود تکلیف ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای محور شرارت! (عبارتی که  جرج بوش به‌کار برد) روشن شود که به دلایل مختلف نتوانستند و علاوه بر ناکامی در مورد ایران، طرح آمریکایی‌ها در افغانستان و عراق را نیز با موانع بزرگی روبه‌رو ساخت. امروز که حرارت تبلیغات و جریان‌سازی سنگین رسانه‌ای درباره 11 سپتامبر فروکش کرده است، مردم دنیا و بخصوص شهروندان آمریکایی با شک و تردید بیشتری به این ماجرا نگاه می‌کنند. براساس آخرین نظرسنجی که در آمریکا صورت گرفته است، بیش از 80 درصد مردم آمریکا روایت دولتمردان این کشور از عوامل 11 سپتامبر را قبول ندارند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.